یادداشت| «نظم» و حس مسئولیت پذیری
تاریخ انتشار: ۱۲ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۶۰۹۸۷۶
خبرگزاری فارس- خراسان جنوبی؛ یادداشت: نظم، فرایند کنترلی دقیق و راهی روشن برای رسیدن به اهداف و عملی کردن ایده هاست؛ نظم اصولی میتواند یک برنامه کارآمد را به نتیجهای بینقص برساند.
نظم شیوهای جادویی است که در هر مرحله از بهکار بستن، قدرتی بیشتر تولید میکند و با تاثیری فزاینده هدف را آسانتر مینمایاند، اما منظم بودن بهراحتی نوشتن جملات درباره آن نیست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
انتخاب نظم بسیار خوشایند و آرامش بخش است اما منظم بودن کاری است که در مراحل اولیه گاه طاقتفرسا میشود.
انضباط در اجرای مراحل برنامهریزی شده که به نظر میرسد بتواند یک سری اقدام را به هدفی خاص برساند، انگیزه و نیروی باور درونی نیاز دارد، مقابله با خواستههایی که میتواند به مسیر دستیابی به هدف آسیب برساند گاه کار راحتی نیست.
قدرت اراده باید پرورش داده شود و ایستادگی در برابر راحتطلبیها و آسایش معمول انتخابی است که هرچند سخت است اما میتواند احساس موفقیت ایجاد و عزتنفس را تقویت کند.
بدون نظم امکان رسیدن به اهداف و رویاهای زندگی شکننده میشود و از بین میرود، این دلایل بایدی را پیشروی ما میگذارد که نظم را سرلوحه رفتارمان در زمینههای مختلف چه شخصی و چه در بستر اجتماع قرار دهیم و راه را برای سلامت ذهن و جسم، طروات، شادمانی و باور به خود هموار سازیم.
ذهن کارخانه خلق ایده است، ایدهها بر اساس نیازهای ما شکل میگیرد و این نظم است که میتواند، راهکارهای عملی کردن ایدهها را به پیش ببرد و هدایت کند.
چنانچه فقط ایدهپرداز باشیم و نه اما فردی منضبط که میتواند برنامههای عملی تحقق یک ایده را اجرا کند، چیزی نمیگذرد که خود را درمانده و مایوس مییابیم چرا که نتوانستهایم ایدههایی که نیازمان را مرتفع میسازد به مرحله عمل بیاوریم و تکرار این غرق شدگی ذهنی، اعتمادبهنفس و نیروی باور به تواناییهای شگرفی که در وجودمان نهفته، را تحلیل میدهد و واقعیت را بسیار دور از انتظار مینمایاند.
از اینرو نظم، انتخابی حیاتی است، نظم راه دستیابی به رشد فردی و اجتماعی را ریلگذاری میکند و وجود آدمی را بهحقیقت توانستن آگاه میکند.
شاید آنچه در لایههای عمیق بازنگری جامعه امروزمان بیش از هر کمبود دیگری خودنمایی میکند، خلاء نظم است.
خلاءای که از ابعاد شخصی نشات میگیرد و به بقیه سطوح تعمیم مییابد، انضباط شخصی و نظم داشتن در انجام کوچکترین امور میتواند پیوندهایی منظم در سطوح دیگر ایجاد کند و هرچند در بسیاری از اوقات این اقدام دشوار و نشدنی به نظر میرسد و خیلی از افراد در سیستمهای آشفته مشکل ساز تحلیل میروند اما در نهایت پیگیری و اصرار بر نظم داشتن، راه خود را مییابد و هدف را محقق میکند.
پایان پیام/۳۶۳۵
منبع: فارس
کلیدواژه: مسئولیت پذیری نظم انضباط
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۶۰۹۸۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بازار هیپنوتیزم در شبکههای اجتماعی/ هیپنوتیزم چیست و اصلا فایدهای هم دارد؟
هیپنوتیزم در واقع نوعی تلقینپذیری است و در وهله اول اگر فردی نخواهد نمیتوان او را هیپنوتیزم کرد و در ثانی اگر فرد تمایل به هیپنوتیزم شدن را داشته باشد همه افراد امکان این موضوع را ندارند. افرادی که توانایی تلقینپذیری بالایی دارند معمولا به هیپنوتیزم بهتر پاسخ میدهند و تحقیقات نشان داده که تلقینپذیری یا هیپنوتیزمپذیری یک ویژگی ژنتیکی است.
به گزارش ایسنا، به نقل از خبرآنلاین، هیپنوتیزم در طول تاریخ بشر با اسمهای متفاوت همواره وجود داشته و برای تسکین درد و درمان بیماری از آن استفاده میشده است. تقریبا در صد سال گذشته و با گسترش پژوهشهای علمی تاثیر و نحوه کارکرد هیپنوتیزم مشخصتر شده است و در بسیاری از موارد از جمله اضطراب کاربردهای فراوانی دارد. اما با توجه به ماهیت رازآلوده و سحرانگیز آن بسیاری از اوقات توسط افراد سودجو از هیپنوتیزم به عنوان ابزاری برای صرفا کسب درآمد و شیادی استفاده میشود و عدم آگاهی مردم از این موضوع نیز راه را برای آنها هموار میسازد.
امروزه افرادی در فضای مجازی که البته برخی از آنها ظاهرا مدارک معتبری نیز دارند به دنبال درآمدزایی از هیپنوتیزم به هر طریقی هستند و ویدیوهایی از خود حین هیپنوتیزم فردی دیگر منتشر میکنند به گونهای که انگار وی را مسخ کرده و از خود بی خود میکنند. حتی اگر این ویدیوهای واقعی باشند استفاده نمایشی از هیپنوتیزم خارج از چارچوب اخلاق حرفهای این کار است و نباید انجام بگیرد.
تصورات جامعه از هیپنوتیزم همواره با آن چیزی که واقعا هیپنوتیزم است و انجام میدهد تفاوت داشته است. تاریخچه هیپنوتیزم بسیار طولانی و نحوه عملکرد آن بسیار پیچیده و علمی و است در اینجا سعی میکنیم به شکل مختصر مواردی که نیاز است هر کسی در مورد هیپنوتیزم بداند تا فریب این افراد را نخورد شرح دهیم.
هیپنوتیزم چیست؟
هیپنوتیزم را میتوان به عنوان وضعیت آگاهی یا هوشیاری در بیداری در نظر گرفت که در آن توجه فرد از محیط نزدیک او جدا میشود و توسط تجربیات درونی مانند احساسات، شناخت و تجسم جذب میشود. القای هیپنوتیزمی شامل متمرکز کردن توجه و درگیری تخیلی تا آن جایی است که آنچه تخیل شده است واقعی به نظر برسد.
فرد متخصص و مراجع با استفاده و پذیرش تلقینها یک واقعیت هیپنوتیزمی را میسازند. حالتهای مسحورشدن روزمره بخشی از تجربه مشترک ما انسانها هستند، مانند غرق شدن در یک کتاب خوب، رانندگی در یک مسیر آشنا بدون یادآوری آگاهانه، هنگام دعا یا مراقبه یا هنگام انجام یک فعالیت یکنواخت یا خلاقانه. آگاهی و هوشیاری ما از محیط پیرامون خود در مقابل آگاهی درونی، در یک پیوستار قرار دارد به طوری که در این حالتها تمرکز فرد عمدتا درونی است اما لزوما تمام آگاهی بیرونی را از دست نمیدهد.
هیپنوتیزم چه فوایدی میتواند داشته باشد؟
هیپنوتیزم را میتوان به عنوان یک حالت ذهنآگاهی تلقی کرد که فرد میتواند یاد بگیرد تا آگاهانه و عمدا برای یک هدف درمانی به آن دسترسی پیدا کند. سپس تلقینها به صورت شفاهی یا با استفاده از تصویرسازی برای نتیجه دلخواه ارائه میشوند. این کار ممکن است برای کاهش اضطراب، دسترسی به آرامش و آسودگی، کمک به مدیریت عوارض جانبی داروها، کمک به کاهش درد یا علائم دیگر باشد. هیپنوتیزم برای افراد مضطرب میتواند تجربه مفیدی باشد.
با این حال، سودمندی اصلی حالت هیپنوتیزم افزایش تلقینپذیری و دسترسی به پیوندهای ذهن و بدن و پردازشهای ناخودآگاه است. هیپنوتیزم به خودی خود یک درمان نیست اما میتواند ابزاری در نظر گرفته شود که فرایند بهبود روانی را تسهیل میکند. هیپنوتیزم غیرممکنها را ممکن نمیکند اما میتواند به افراد کمک کند آنچه را که ممکن است برایشان امکانپذیر است باور کرده و تجربه کنند.
حالتهای هیپنوتیزمی در طول تاریخ بشر با اسامی مختلف برای درمان استفاده میشده است. اما با توجه به ماهیت عجیب آن توسط عدهای به عنوان چیزی مرموز و جادویی به تصویر کشیده شده است. مطالعه هیپنوتیزم پیچیده است و عوامل زیادی مانند زمینه، انتظارات و شخصیت بر پاسخ هیپنوتیزم تاثیر میگذارند.
ما نیاز داریم که از کلمات برای فراخوانی تخیلات استفاده کنیم. برای ورود به حالت هیپنوتیزمی باید توجه را متمرکز کرد وراههای زیادی برای رسیدن به این هدف وجود دارد. شعله یک شمع یا صفحه کامپیوتر میتواند یک تمرکز بصری باشد. تمرکز شنوایی میتواند موسیقی یا آواز خواندن باشد و القا میتواند شامل آرامسازی عضلانی باشد.
آیا همه افراد هیپنوتیزم میشوند؟
خیلی اوقات در فیلم و سریالها هیپنوتیزم این گونه به تصویر کشیده میشود که فردی که تخصص بالایی در این کار دارد فقط با زل زدن به چشم دیگری او را هیپنوتیزم کرده و تحت کنترل خود در میآورد. در اینجا باید بار دیگر اشاره کنیم که هیپنوتیزم در واقع نوعی تلقینپذیری است و در وهله اول اگر فردی نخواهد نمیتوان او را هیپنوتیزم کرد و در ثانی اگر فرد تمایل به هیپنوتیزم شدن را داشته باشد همه افراد امکان این موضوع را ندارند. افرادی که توانایی تلقینپذیری بالایی دارند معمولا به هیپنوتیزم بهتر پاسخ میدهند و تحقیقات نشان داده که تلقینپذیری یا هیپنوتیزمپذیری یک ویژگی ژنتیکی است.
آیا تغییرات حاصل از هیپنوتیزم پایدار است؟
شواهد پژوهشی نشان میدهد که وقتی از هیپنوتیزم برای کاهش استرس یا درد استفاده میشود، تغییرات ایجاد شده بسیار کوتاه مدت و گاهی صرفا در حد چند ساعت است. و برای اینکه اثربخشی هیپنوتیزم در زندگی روزمره حس شود نیاز به تکرار و زمان زیادی دارد. نکته دیگر این که هیپنوتیزم به تنهایی درمان مشکلات روانی نیست و معمولا از آن در کنار انواع رواندرمانیها استفاده میشود.
در مجموع، امروزه هیپنوتیزم یک روش علمی برای کاهش درد و استرس و مشکلات روانی است که میتواند تا حدی موثر باشد اما هیپنوتیزم توانایی معجزه کردن ندارد. وقتی در رسانههای مختلف با تبلیغات هیپنوتیزم مانند « خود هیپنوتیزمی جذب عشق»، « فراموش کردن خاطرات گذشته با هیپنوتیزم» و امثال اینها مواجه میشوید در نظر داشته باشید که باید انتظارات و توقعات واقعبینانه از این رویکرد علمی داشته باشید چرا که باور کردن این تبلیغات سودجویانه صرفا منجر به ناامیدی و سرخوردگی بیشتر شما خواهد شد.
انتهای پیام